شعری از فقیه اهل البیت حضرت آیت الله سید محسن حجت دامت برکاته که به تاریخ ۱۳/۳/۱۳۷۶ در شهر قم سروده شده است.
ای ملت دلاور این اضطراب تاکی
وین اختلاف و دوری در شیخ و شاب تاکی
دیگر ملل زصنعت تسخیر ماه کردند
ما را ز علم و دانش این اجتناب تاکی
صلح و صفا کجا شد قانون دین کجا رفت
یک ملت مسلمان دور از کتاب تاکی
هرکس رسد بجائی گردد کلان بلائی
بر گرده ضعیفان ساید رکاب تاکی
مظلوم سر بزانو نالد ز ظلم ظالم
چشم یتیم نالان باشد پر آب تاکی
از رهبران احزاب تا عسکر و قومندان
در فکر جنگ و غارت همچون کلاب تاکی
یکعده در تظلم از ظلم زور گویان
یکدسته مثل افعی در پیچ و تاب تاکی
سرمایه دار بیدین در عیش و در تنعم
وز نالهء فقیران دلها کباب تاکی
مادر همیشه گریان از دوری عزیزان
همسر جدا ز همسر ابنا ز باب تاکی
تا چند بمب و موشک اهدا شود به ملت
وز جنگ بیخدایان کشور خراب تاکی
زاوارگی و هجرت جانها بلب رسیده
یارب نفاق تا چند رنج و عذاب تاکی
ای ملت مسلمان اسلامتان کجا رفت
دنبال حزب رفتن همچون سراب تاکی
تنها ره رهائی در اتفاق باشد
دوری ز راه دین و حرف حساب تاکی
سوی خدا شتابید وز او مدد بخواهید
ترویج حامیان رقص و شراب تاکی
چون درد را بیابی سوی طبیب بشتاب
در ذلت و تباهی مثل تراب تاکی
جهل است دشمن ما با عقل همنشین باش
از بیسواد نادان بردن حساب تاکی
بیداری ملل بین کامروز زعلم و دانش
سایند سر بر افلاک چشم تو خواب تاکی
صد سال از تمدن دوریم ای برادر
اطراف لاشهء جهل همچون ذباب تاکی
« حجت » نجات ملت در حل اختلاف است
در راه شر و باطل آخر ذهاب تاکی