چرا تقلید کنیم ؟قوس ۲۹, ۱۳۹۴

چرا تقلید کنیم ؟

خداوند متعال به انسان عقل و استعداد آموختن و یاد گرفتن عطا نموده است ، انسان میتواند خودش با فکر و درایت و زحمت و تلاش راه درست را از نادرست تشخیص دهد بدون آنکه نیاز به تقلید و پیروی از دیگران داشته باشد ، پس چرا مسلمانان در مسائل دینی خود مقلد هستند مثلا اهل سنت همه از ائمه مذاهب اربعه تقلید میکنند و اهل تشیع هم از مجتهدان شیعه ، آیا این تقلید مانع رشد فکری و محدود کردن عقل واندیشه نیست ؟ و اساسا برای چه باید تقلید کنیم ؟ .

جواب

قبل از هر سخنی باید گفت که دین مقدس اسلام را میتوان به سه بخش عقاید ، اخلاق و فروعات فقهی تقسیم کرد ، در بخش عقاید چون مطلوب علم ویقین است و هر انسانی باید از روی علم و یقین به چیزی یا چیزهای معتقد باشد ، تمام مذاهب اسلامی تقلید را در این بخش حرام میدانند ، زیرا که محل عقیده قلب است و عقد قلب یا دل بستن به چیز یا چیزهای در صورت احتمال خلاف ممکن نخواهد بود .

در بخش اخلاق نیز تقلید بعنوان یک اصل مسلم مطرح نشده است بلکه چون غرض از اخلاق تزکیه نفس از رذایل و آراستن آن به فضایل است ، مهم آنست که انسان خودش را به فضایل آراسته کند و از رذایل منزه بسازد ، حالا با پیروی از دیگران باشد یا با تحقیق خود شخص فرقی نمیکند ، چون مهم در علم اخلاق و هم چنین اخلاق دینی ارتقاء انسان و تکامل اوست و بس .

در بخش فروعات فقهیه که شامل تمام کارها و فعل و ترکهای انسان از کوچکترین آن تا بزرگترین آن میشود بحث تقلید مطرح میگردد و باید گفته شود که اینجا هم تقلید به عنوان یک اصل منحصر به فرد مطرح نشده بلکه در کنار اجتهاد و احتیاط ذکر میشود .

برای توضیح مطلب لازم است تذکر داده شود که انسان پس از آنکه به خداوند متعال و رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم معتقد گردید و دین مقدس اسلام را به عنوان بهترین دین در بین ادیان و مکاتب قبول کرد ، باید به دستورات این دین در تمام زمینه های زندگی عمل کند تا به عنوان یک مسلمان خوب و مؤمن جایگاه خاص خود را بدست بیاورد و برای عمل کردن به دین باید علم به قوانین و احکام دین داشته باشد یا تحصیل کند ، که در این صورت نام مجتهد بر او گذاشته میشود زیرا که خود رفته و قوانین الهی را از لابلای قران و سنت و عقل و اجماع استخراج نموده است .

البته اگر انسان خودش مجتهد باشد امتیاز بزرگی کسب نموده است ، اما همه مردم نمی توانند مجتهد شوند همانطوریکه همه نمی توانند دکتر یا مهندس شوند ، چون کسی که میخواهد مجتهد شود باید قبل از اجتهاد علومی را تحصیل کند از قبیل یاد گیری گرامر و دستور زبان عربی ، منطق ، بلاغت ، لغت ، اصول فقه ، علم فقه و بالاخره علم رجال و درایه و تاحدودی هم علم تفسیر ، و ناگفته پیداست که تحصیل این علوم زمان طولانی حد اقل بیست سال را لازم دارد و اگر همه بخواهند مجتهد شوند باید حد اقل بیست سال دنبال کار دیگری نباشند که خود این وضعیت هرج و مرج و اختلال نظام را در جامعه انسانی بوجود خواهد آورد ، همانطوریکه اگر همه دنبال طب یا انجنیری باشند باز همین اختلال و هرج و مرج بوجود خواهد آمد .

طریق دوم برای بدست آوردن احکام الهی پیمودن راه احتیاط است که باز زحمات خودش را دارد و فرد محتاط اگر چه از فقیه بخصوصی تقلید نمیکند اما باید انظار فقهاء را در ابواب و احکام مختلف بداند و اگر کاری را عده ای از فقهاء حرام و عده ای جایز دانسته اند ، باید از آن کار اجتناب و پرهیز نماید ، هم چنین اگر عده ای از فقها عملی را واجب و عده ای مستحب دانسته اند باید آن عمل را انجام بدهد و در بسیاری از موارد یک عمل را دوبار انجام دهد ، مثلا در شهرهای بزرگ مثل واشنگتن و تهران و توکیو و امثال آن وقتی از یک قسمت شهر به قسمت دیگری میرود که رفت و آمدش ۴۴ کیلومتر شود بعد از ۲۲ کیلو متر نمازش را یکبار قصر و بار دیگر تمام بخواند زیرا در انظار فقهاء اختلاف وجود دارد ، و او باید احتیاط کند و اگر ماه رمضان باشد و چنین سفر بین شهری پیش بیاید روزه را هم باید بگیرد و هم باید بعد از رمضان قضا کند .

راه سوم تقلید است که باید در هر زمانی از کسی که در بین فقهای آن عصر داناترین است پیروی شود به این جهت که او متخصص در فهم اسلام و قوانین آن است و عقل بما حکم میکند که اگر خودت متخصص نبودی به متخصص مراجعه کن .

پس اسلام هیچ وقت ما را ملزم به تقلید نکرده بلکه از ما خواسته است به اسلام و قوانین آن عمل کنیم ، اما عقل ما حکم میکند که برای عمل کردن به قوانین اسلام اول باید آن قوانین را بدانیم تا بعد عمل کنیم و برای دانستن آن قوانین یا خود باید مجتهد و متخصص باشیم یا آینکه راه احتیاط را با تمام سختی و زحمتش بپیمائیم و یا اینکه از متخصصی که داناتر از دیگر متخصصان است پیروی نمائیم .

قابل ذکر است که تقلید از اهل تخصص در هر رشته از امور معمول و متداول است ، وقتی مریض میشویم و دکتر بما دستور هایی میدهد ما از باب تقلید است که بدون چون و چرا قبول میکنیم و بکار میبندیم یا اگر مهندسی نقشه منزلی را که میخواهیم بسازیم برای ما میکشد می پذیریم این خود نوعی تقلید است و مواردی از این قبیل ، اما جای تعجب است که بعضی این همه تقلید را که در زندگی دارند و حتی در پوشیدن لباس و طرز رفتار و گفتار از الگوهای غربی پیروی میکنند نادیده گرفته و تقلیدی را که پیروی از عالم متخصص است مورد سؤال یا حتی انکار قرار میدهند .