چرا در اسلام مجازات اعدام وجود دارد ؟
یکی دیگر از شبهات و ایرادات مخالفان اسلام که ممکن است ذهن بعضی از نا آگاهان را نسبت به قوانین دین اسلام مغشوش بسازد همین شبهه است که میگویند چرا اسلام قانون اعدام دارد و برای چه باید یک فرد اعدام شود ، آیا اسلام برای جان انسانها ارزش قائل نیست که اینگونه در مورد قتل و اعدام آنان تصمیم گرفته است و بی پروا حکم قتل آنان را صادر میکند .
جواب
قبل از پرداختن به اصل جواب لازم به تذکر است که در بین ادیان موجود در عالم این تنها دین مقدس اسلام است که برای حیات حتی یک نفر ارزشی برابر زندگی همه انسانها قائل شده است ، خداوند در قرآن کریم میفرماید : « مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا هر کس، انسانى را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روى زمین بکشد چنان است که گویى همه انسانها را کشته است » (۱) .
اینک می پردازیم به جواب از اشکال و باید تذکر داد که حکم اعدام در دین مقدس اسلام در مواردی امضا یا تأ سیس شده است و آن موارد عبارت است از ارتداد ، قتل عمد ، تجاوز ناموسی به عنف و زور ، محاربه با خدا و رسول و گسترش دادن فساد در روی زمین .
اما مورد اول را قبلا جواب داده ایم و خوانندگان عزیز میتوانند مراجعه کنند .
مورد دوم که عبارت باشد از قتل عمد ، اعدام در این صورت الزامی نیست بلکه منوط بخواست اولیاء مقتول است ، اگر آنان خواستار قصاص شدند ، قاتل به مرگ محکوم میشود و اگر بخشیدند ، بخشیده میشود ، و علت اعدام هم در اینجا مشخص است زیرا کسیکه به حیات دیگران ارزش قائل نباشد و جان دیگران را بیجهت بگیرد ، مسلما باید تاوان اینکار را نیز بپردازد ، منتها خدواند متعال قصاص را در این صورت منوط به خواست و نظر اولیای دم یعنی ورثه مقتول قرار داده و در قرآن کریم می فرماید : « وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا و آن کس که مظلوم کشته شده، براى ولیش سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم » (۲) به این معنی که بتواند ببخشد یا قصاص کند و یا دیه بگیرد .
مورد سوم نیز وقتی فردی بزور بناموس کسی تجاوز میکند و مانند حیوانات وحشی کرامت انسانی را زیر پا میگزارد ، باز خود او زندگی خود را بی ارزش کرده و باید بخاطر جنایتی که مرتکب شده جزا ببیند و مسلما جزائی جز مرگ در این جا متصور نمیشود ، زیرا هر جزای دیگری که در نظر گرفته شود ، انتقام فردی که مورد تجاوز قرار گرفته و انتقام خانواده او که حیثیت و شرافتشان پامال شده جبران نخواهد شد بلکه حتی اعدام هم نمیتواند آلام آنها را درمان کند ، فقط انسانی که خلق و خوی حیوانی پیدا کرده است و ممکن است این خلق و خوی او به دیگر اعضای جامعه نیز سرایت کند از بین میرود .
و در مورد چهارم و موارد مشابه دیگر نیز باید بگوئیم که جامعه انسانی بمنزله یک جسم و پیکر واحد است و وقتی یکی از اعضای جسم انسان بحالتی میرسد که وجودش برای دیگر اعضا و پیکر و جسم مضر باشد آن عضو را قطع میکنند و انسان فاسدی که جنایاتی از قبیل آنچه گذشت انجام داده است بمنزله عضو فاسدی میماند که اگر قطع نشود ، پیکر اجتماع انسانی را نابود و فاسد میگرداند .
قابل ذکر است که در مواردی و در همین عصر پیشرفته اتم گاهی فردی را فدای فرد دیگر میکنند و هیچ کس هم متأثر نمیشود و اعتراض نمیکند مثلا اگر وجود کودکی در داخل رحم ، مضر به حیات مادر باشد و زندگی مادر را تهدید کند ، دکترها با عمل جراحی و کشتن طفل حتی اگر در ماهای آخر ولادت باشد ، طفل را فدای مادر میکنند ، زیرا حیات مادر مهم تر از بقای طفل است .
یا در موردی که دو طفل بهم چسپیده بدنیا می آیند یکی را باعلم به اینکه میمرد از دیگری جدا میکنند و در واقع یکی را در حالی که گناهی هم مرتکب نشده است بقتل میرسانند تا دیگری به زندگی خوب و آرام خود ادامه دهد .
پس چرا وقتی سخن از اعدام انسان جنایتکار به میان می آید این آقایان چون دایه مهربانتر از مادر اشک تمساح میریزند و برای جنایتکاری که زندگیش مضر بحال همه جامعه است دل میسوزانند ؟ .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱) مائده ۳۲ .
(۲) اسراء ۳۳ .