باسمه تعالی اولا : اگر کسی بخواهد در رابطه با دینی یا مذهبی تحقیق کند ، لازم نیست که اول آن دین را بپذیرد و بعد تحقیق کند بلکه می تواند مسلمان باشد و در رابطه با ادیان دیگر نیز مطالعه نماید و تحقیق کامل انجام دهد . ثانیا : سلیقه ای عمل نکند که مثلا چون طبق نظر من بهتر است زنها بیحجاب باشند پس ائین مسیحیت غربی بهتر است ، بلکه قدرت تشخیص سره از ناسره و خوب از بد و زشت از زیبا را واقعا داشته باشد و لذا بهر تحقیقی که تحقیق گفته نمی شود . ثالثا : قرآنکریم می فرماید : لااکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی " اکراه در دین نیست چون رشد و هدایت و هم چنان غی و ضلالت هر دو آشکار و روشن اند . در غیر این صورت یعنی اگر کسی این روشنی را نداشته باشد یا نخواهد که داشته باشد باید اجبار باشد نه بخاطر خود او بلکه بخاطر جامعه . در قوانین مادی هم چنین است که اگر مردم خودشان قوانین ترافیکی را مثلا رعایت کردند حتی نیازی به پلیس ترافیک هم نیست ولی اگر مثل ممالک عقب مانده هرکس بفکر خود بود و از هر راهی خواست برود و هر سرعتی را خواست براند ، مسلما زور و اجبار لازم است . رابعا : اگر مقصود شما از قبول نداشتن هیچ دین این باشد که هرکاری خواستید بکنید و کسی هم مانع شما نشود ، قضیه مثل همان قضیه رانندگی بدون قانون می شود ، که مسلما مورد قبول شما هم نخواهد بود . ولی اگر مراد شما این است که یک کسی به هیچ دینی معتقد نمی باشد و به دیگران هم کاری ندارد و تبلیغ از لا قیدی و بیدینی هم نمی کند اما در جامعه به تمام قوانین دین عمل می نماید مانند راننده ای که هیچ قانون ترافیکی را قبول نداشته همه را پوچ میداند اما وقت رانندگی تمام قوانین را رعایت مینماید که در این صورت کسی با او کاری نخواهد داشت . خامسا : اعدام مرتد فطری در صورتی حتمی می شود که جار بزند مرتد شده و اینجا و آنجا شبهه پراگنی کند و ذهن یکعده را مغشوش بسازد وگرنه چنانچه خودش بداند که مرتد است و بس ، کسی با او کاری ندارد مخصوصا که در اسلام تفتیش عقاید نداریم . موفق باشید