باسمه تعالی طوریکه میدانید این مسئله یک مسئله فقهی می باشد و در مسائل فقهی گاهی اختلاف بین فقهای مذهب واحد هم وجود دارد تا چه رسد به اختلاف فقهی مذهبی با مذهب دیگر . مثلا در فقه شافعی که یکی از مذاهب اربعه اهل سنت است ازدواج مرد با دخترش که از زنا متولد شده است جایز است یعنی مردی بازنی زنا کند بعد از این زنا دختری متولد شود آن مرد زانی می تواند با این دختر ازدواج کند ولو دخترش گفته می شود ، در حالیکه سه مذهب دیگر و مذهب شیعه آنرا جایز نمی دانند . یا در مذاهب اهل سنت اگر مرد جوان یا بزرگ سالی از پستان زنی که نامحرم است پنج بار شیر بنوشد به آن زن محرم میشود چون فرزند او به حساب می آید و علاوه بر آن زن به خواهران آن زن و مادر آن زن و مادر شوهر آن زن و خواهران شوهر آن زن محرم میشود ، در حالیکه در مذهب تشیع شیر خوردنی محرمیت می آورد که تا دوسالگی باشد نه بعد از آن . یا مثلا امام ابوحنیفه می گوید اگر کسی با مادرش یا خواهرش یا یکی از محارمش با علم به اینکه عقد با محارم باطل است ازدواج کند و صاحب فرزند هم شود ، حد زنا بر او جاری نمی شود بلکه تعزیر (یعنی تأدیب می شود به کمتر از حد زنا )می شود در حالیکه دیگر مذاهب اهل سنت و حتی بعضی از شاگردان ابو حنیفه می گویند باید حد زنا بر او جاری شود (یعنی از نظر ابو حنیفه اینکار زنا حساب نمی شود ولی دیگر مذاهب زنا میدانند) . و در مذهب شیعه کسی که با یکی از محارم خود جمع شود و عالم به قضیه باشد جزایش قتل است چه عقد کرده باشد چه نکرده باشد . در مسئله که مطرح کردید نیز اختلاف است بین اهل سنت و شیعه زیرا اهل سنت جمع بین عمه و برادر زاده و خاله و خواهر زاده را مثل جمع بین دوخواهر میدانند و جایز نمی دانند . اما شیعه چون قیاس را باطل میداند اولا و ثانیا نظر به روایاتی که از ائمه معصومین علیهم السلام رسیده است این مسئله را مثل جمع بین دوخواهر نمیداند و جایز میداند به این بیان که : 1-اگر اول با عمه یا خاله ازدواج صورت بگیرد و بعد مرد بخواهد با دختر برادر آن زن یا دختر خواهر او ازدواج کند باید با اجازه عمه و یا خاله باشد و چنانچه اجازه نکند عقد دوم باطل است . 2- اول با دختری ازدواج کند بعد بخواهد با عمه یا خاله او ازدواج نماید که در این صورت عقد دوم صحیح است و نیاز به اجازه همسر اول نیست . موفق باشید