به نام خدا
حضرت آیت الله سید محسن حجت مد ظله العالی
با سلام و امید بهروزی
دختری دو عقد نکاح منتهی به طلاق (بدون مواقعه) داشته است. وی این دو ازدواج را که جمعا مدت پنج سال به درازا کشیده، از همسر جدید خود پنهان کرده و با ارایه شناسنامهای فاقد نام همسران قبلی، به ازدواج سوم مبادرت کرده است. لطفا پاسخ بفرمایید:
یک؛ آیا منکوحه بودن زوجه بدون دخول و به مدت پنج سال، «عیب» یا «فقدان صفت کمال» و بالمآل تدلیس است؟
دو؛ آیا تدلیس در نکاح صرفا شامل فعل ایجابی است یا ترک فعل (سکوت و پنهان کردن دو ازدواج قبلی و ارایه شناسنامه بدون نام همسران سابق) را نیز در چارچوب «تدلیس فعلی» در برمیگیرد؟
سه : در تدلیس گفته شده است: زوج اگر اطلاع از این عیب مییافت، ازدواج نمیکرد. آیا این ملاک «نوعی» است یا «شخصی»؟ به این معنا که لازم است «نوع افراد» از ازدواج با چنین زنی سرباز زنند یا خواست «شخص این فرد» اهمیت دارد؟
چهار : در صورت فسخ نکاح به دلیل تدلیس زوجه در نکاح، آیا پس از دخول مهریه به وی تعلق میگیرد؟ مهر المسمی یا مهر المثل؟
با سپاس
باسمه تعالی ظاهرا مواردی را که ذکر کرده اید از مصادیق تدلیس به حساب نمی آید و زوج هم این امر را به عنوان شرط ذکر نکرده بوده و بر زوجه هم واجب نبوده که گذشته خودش را بتمامه برای زوج جدید مشخص و روشن کند . ضمنا چنانچه در فرض مذکور زوج بعد از دخول بخواهد طلاق دهد باید تمام مهر المسمی را پرداخت نماید و اگر قبل از دخول طلاق بدهد نصف مهر المسمی را بپردازد . هم چنین تدلیس و عدم آن با نظر عرف معین می شود و نظر شخص ملاک نیست . موفق باشید